دارم میرم

داستان مهاجرت من

دارم میرم

داستان مهاجرت من

سفرنامه 2 - بچه دار

با تشکر از همه عزیزانی که با اطلاعات دقیقشون باعث شدن ما سفر بدون استرسی رو به آنکارا برای مصاحبه داشته باشیم
ما هفته پیش مصاحبه داشتیم به خاطر دختر 5 ساله ام مجبور بودیم که پنج روز زودتر از مصاحبه آنکارا باشیم کارهای واکسن رو در انستیتو پاستور تجریش انجام دادیم و هتل هیتلون رو رزرو کرده بودیم که با توجه به سردی فوق العاده شدید هوا راضی بودیم و استخر آب گرم داشت. دوستان آدرس مطب دکتر اونگان به ترکی رو حتما داشته باشند چون تاکسی ها و کارکنان هتل ها اصلا اون مطب و اون آقای دکتر رو نمیشناسن. کارهای مطب به راحتی انجام شد. دکتر اونگان رو فردی خونگرم که به کارش وارد بود دیدم. منشی دکتر هم بخوبی راهنمایی میکرد اگر مشکلی برای مراجعه کننده پیش میومد مترجم فارسی زبان داشتند که راهنمایی میکرد. یه خانم مسن رو با توجه به عکس مشکوک ریه کشت از ترشحات گلو سه نوبت داده بودند که مترجم ایشون رو راهنمایی کرد. هر چند منشی دکتر فارسی دست و پا شکسته متوجه میشه.
هزینه های ما:
عکس ریه و آزمایشات من و همسرم 90 دلار عکس ریه دخترم به خاطر نتیجه تست بالای ده میلیمتر 70 دلار که با هزینه ویزیت کلا حدود 600 دلار شد.

یک سوپرمارکت بزرگ در خیابان نزدیک هتل هست که قیمت هاش مناسبه و مرغ بریان رو حدود هفت لیر حساب میکرد و فروشگاه وای کی کی و بنتون تخفیف های خوبی داشتند که هردو نزدیک هتل بودند. خیابان تونالی هیلمی خیابان پر رفت و آمد و سرزنده ای بود و کافی شاپ و رستوران ها و فست فود زیاد داشت.
ما از تورهای خرید استفاده نکردیم و خودمون با تاکسی تا آنکا مال رفتیم که هزینه رفت بیست لیر و برگشت تا هتل هیلتون هم بیست لیر شد بازار بزرگ و معروفی هست که همه برندها با تخفیف های خوبی اونجا بود.
صبح ساعت هشت و نیم مصاحبه بود که حدود هشت و ده دقیقه با توجه به سردی هوا دم سفارت بودیم پاسپرت ها رو جلوی سفارت گرفتند و به ترتیب به داخل راهنمایی کردن که داخل هم یک راهرو بود که باز هوای ازاد بود و تو سرما باید مدارک رو تحویل یک خانم که به زبان فارسی و ترکی و انگلیسی مسلط بود میدادیم بعد بایک شماره به سالن اصلی مصاحبه راهنمایی شدیم که خیلی خیلی سرد بود در واقع هیچ سیستم گرمایشی نداشت ( ساختمان وسالن به نظر فرسوده میومد و احتمالا یکی از دلایل تعمیرات ساختمان سفارت در یکی دو ماه آینده همین فرسودگی و خرابی سیستم گرماییشون باید باشه) ولی خودشون اونطرف دیوار جاشون گرم بود و یکی یکی برای انگشت نگاری و قسم و مصاحبه صدا میکردند. کلا هشت پنجره بود که پنجره هشتم در واقع یک درب بود و در پنجره سوم یک آقا مصاحبه میکرد و در پنجره هفتم یک خانم و بقیه پنجره ها خالی بود مصاحبه ما با خانم بود و سوال ها همون سوال های همیشگی بود شغل و سربازی و .... که من برگه آبی رو گرفتم و اومدیم
در کل راهنمایی های شما عزیزان باعث شد سفر راحت و بی استرسی داشته باشیم
باز هم از همتون متشکرم
شاد و سلامت باشید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد