دارم میرم

داستان مهاجرت من

دارم میرم

داستان مهاجرت من

سفرنامه 4

سلام به همه دوستان خوب مهاجرسرا، اول از همه عذرخواهی میکنم بابت تاخیردر نوشتن سفرنامه آنکارا که علت اصلی وجود ویروس و تروجان بود که اجازه ورود به سایت رو به من نمیداد. همین الآن هم که دارم این پست رو میفرستم، بدلیل ویروس و ترکیدن سیستم، 2 بار کامل ویندوزم رو عوض کردم تا سفرنامه رو بذارم، بازم میگن فردین مُرده!!
همه بچه ها قبلا زحمات کشیدن و سفرنامه نوشتن، من فقط نکاتی رو که به نظرم مفید میرسید اشاره میکنم:
۱) پرواز: ما با پرواز ترکیش رفتیم، خوب بود فقط به علت بدی هوا ۲ ساعت تاخیر داشت.هزنیه بلیت نفری ۳۴۰،۰۰۰ تومان ( ما دو نفر بودیم ).
۲) ترانسفر از فرودگاه: چون هوا کمی سرد بود و ما خسته بودیم، تاکسی گرفتیم که شد ۶۵ لیر، ولی همونطور که بچه ها گفتن میشه از اتوبوسهای شرکت havas استفاده کرد. یک نکته اینکه اگه بتونید از ترانسفرهای فرودگاهی تورها استفاده کنید از نظره هزینه بهتره مثلا عباس که دنبال بچه ها اومده بود حدوده ۲۰ لیر گرفته بود که به نظرم می ارزید.
۳) هتل: ما چون هتل رو از ۲ ماه قبل رزرو کرده بودیم واقعا به نفعمون شد ، چون الان با بالارفتن دلار هزنیه هتل خیلی بیشتر میشه. هتل ما هتل Segmen بود.واقعا از اون راضی بودیم،برای هتل خیلی search کرده بودیم و خدا رو شکر خیلی راضی بودیم،هتل ۳ ستاره plus هست با صبحانه ،اتاق دوبل اون شبی ۷۰$ بود که با دلار ۲ ماه پیش حدوده شبی ۸۶،۰۰۰ تومان شد.هتل سگمان به اندازه هتل ددمان شیک نبود ولی اولا یک ساختمان با ددمان فاصله داشت و ثانیا نسبتا شیک و ساده و خیلی تمیز بود و از همه مهمتر بسیار گرم،به حدی که ما گاهی برای خنک شدن پنجره رو باز میکردیم . هم شوفاژ داشت و هم اسپیلیت که شبها شوفاژ روشن میکردند و اصلا در این زمینه خست به خرج نمیدادند و اگه میخواستیم اسپیلیت هم کار میکرد.دوستامون که همزمان با ما در هتل ددمان بودن برای ۲ نفر شبی ۱۴۰،۰۰۰ تومان پرداخت کرده بودند. صبحانه هتل تقریبا کامل بود. اتاق ها خیلی تمیز بود.پرسنل خیلی مودب بودند البته انگلیسی اصلا متوجه نمیشدند جز یک خانوم و یک آقا که در رسیپشن بودند.فاصله هتل تا سفارت حدود ۵ الی ۷ دقیقه بود و با مطب dr اونگان حدود ۱۰ دقیقه.اگه اهل پیاده روی باشین به میدان کیزیلای هم خیلی نزدیکه.ما به آژانس های زیادی زنگ زدیم هیچ کدوم با هتل سگمان کار نمیکردند برای همین اسم آژانس را مینویسم که بچه ها به دردسر نیفتند ، قصدم تبلیغ نیست.ما این هتل رو از طریق آژانس شن سفید و خانم برهان رزرو کردیم البته هتل در سایت booking.com ثبت شده بود. سرعت اینترنتش هم واقعا خوب بود با اینکه ما طبقه ۵ بودیم و ما کلی فیلم دانلود کردیم.
آدرس هتل : Buklum Sokak No .13 Kavaklidere ، شماره تلفنش: 4175374 - 0312 و سایت آن: http://www.segmenotel.com .
در آنکارا با دوستی آشنا شدیم که هتل جدیدی رو به ما معرفی کرد که رفتیم دیدیم خیلی مناسب و خوب بود همون یک خیابون با هتل ما فاصله داشت به اسم هتل Siyav که من با جستجو در اینترنت فکر کنم آدرس سایت اون این باشه: http://www.siyavotel.com به نظرم که خیلی خوب بود و تازه پارسال ساخته شده .
۴) خرید: برای خرید های عادی حدود ۵ دقیقه در امتداد هتل ددمان و بعد از خیابان Akay و رستوران شبهای تهران و کنار مسجد کجا تپه یک سوپر بود که قیمت اجناسش خیلی خوب بود به نام Soykan که به نظرم جای مناسبی برای خریدهای روزمره بود. ما همه پاساژ هائی را که بچه ها گفته بودند رفتیم و دیدیم از جمله انکامال Ankamal و تمام پاساژ های خیابان تونالی Tunali ولی بهتون توصیه میکنم حتما برای خرید لباس همه وقتتون رو دور و بر میدان کیزیلای بگذرونید چون هم خیلی خیلی بزرگه و پر است از مغازه های مارکدار ترک و بهترین تخفیف ها رو هم داشت. یک مرکز خرید خیلی بزرگ (یا به قول خودشون الیش ورش ) نبش میدان کیزیلای هست که خیلی خوب و کامل بود. آنکا مال برای دیدن خوب بود ولی نسبتا گرون بود. البته همه مغازه ها حراج بودن ولی بخاطر بی ارزش شدن پول ما واقعا قیمت ها هنوز بالا بود ، به نظرم در مقایسه با اروپا خیلی هنوز گرون بودند.
در میدان کیزیلای پر بود از مارکهای معروف ترک ولی از همه بهتر این مارکها بودن LC WAIKIKI ، SevenHill ، Rodi Mood ،Defacto ،,Collinsکه هم قیمتهاشون خیلی خوب بود و هم کیفیت اجناسشون.

5) دکتر اونگان: حدود یک هفته قبل از سفر ما ، سفارت به ما ایمیل زد که مصاحبتون ۲ روز جلو افتاده و من و خانومم خیلی اضطراب کشیدیم که اگه جواب آزمایشات حاضر نشه و به نقص مدرک بخوریم چه میشه.... خیالتون رو راحت کنم اصلا هیچ مشکلی پیش نیومد.ما روز یکشنبه به آنکارا رسیدیم، روز دوشنبه صبح وقت دکتر اونگان گرفته بودیم ولی صبح زود رفتیم یعنی قبل از ۸:۳۰،نفره دوم بودیم واتفاقا قبل از ما آدم برفی و خانواد محترمشون بودند.وقتی منشی دکتر اومد اصلا به وقت ها ای که گرفته بودیم توجه نکرد و همه کارها رو طبق صف انجام داد.منشی خیلی خانم مهربونی بود البته توی کارش جدی بود،خیلی سریع همه کارها رو انجام داد،انگلیسی نمیفهمید،ولی فارسی خوب میفهمید.
خلاصه به نظر من اگر سنتون بالا نیست که بخواهین پله ها رو بالا و پایین برید اصلا اصلا هیچ نیازی به لیدر ندارید،اینو جدی میگم اول اینکه همه کارها روال مشخصی دارد و خودتون حتما میتونید انجام بدید ، به هیچ عنوان کار سختی نیست.توی لابراتوار که همه فارسی دست و پا شکسته بلد بودن و لیدر ها فقط الکی سعی میکردند نشون بدن که خیلی کار مفیدی دارن انجام میدن.ثانیا هر جا برید ایرانی فراوونه و میشه از هم دیگه کمک گرفت.
درباره دکتر همین قدر بگم که از اونی که فکر میکردم خیلی با کلاس تر و gentleman تر بود.با همه خیلی خوب برخورد میکرد و اولش حتما شغل و تحصیلات رو میپرسه و خصوصا وقتی فهمید من پزشکم خیلی تحویل گرفت و به ما هیچ واکسنی نزد و ما همون ۱۴۰$ رو دادیم. چند نکته: جواب آزمایشات ما هم فردا بعد از ظهر ساعت ۳ هزار شد.لبخند فراموش نشه، خیلی مهمه و روی منشی و دکتر هم خیلی تاثیر داره و دیگه اینکه سعی کنید پول دکتر و آزمایشگاه رو به لیر بدین تا $ هاتون براتون بمونه چون حتما بعدا به کارتون میاد.
6) مصاحبه: صبح روز سه شنبه ما ساعت ۷:۳۰ با دوستای خوبمون آدم برفی و خانوادشون هم پیاده رفتیم.ساعته ۸ دم در سفارت بودیم.بعد از صف های نه چندان طولانی و هوای سرد بیرون وارد سالن شدیم.خانومی که همه میگفتن کنار شیشه و روبروی قسمت UPS هست بسیار بسیار خانوم خوبیه و واقعا مهربون که هیچ وقت محبت هاشون رو فراموش نمیکنیم.فکر کنم ایرانی باشن چون فارسی عالی صحبت میکنند.همه نکات رو بچه ها تعریف کردند فقط یک تجربه جالب اینکه شماره ما ۴۰۸ بود و تقریبا همه شماره ها رو خوندن به جز ما.حتی تا شماره ۴۱۳ همه کارهاشون انجام شد و از سفارت خارج شدن ولی هنوز شماره ما رو برای انگشت نگاری هم نخونده بودن.دوستامون همه تعجب کرده بودند و حتی همسرم هم کمی نگران شده بود ولی باورتون نمیشه من فکر میکنم یک حکمتی داشته و اینکه اونها تمام مدت ما رو تحت نظر داشتن.برای همین پیشنهاد میکنم خونسردیتون رو حتما حفظ کنین و خیلی آرام بشینید و خودتون رو برای یک مصاحبه راحت آماده کنین.هیچ کسی نمیدونه پشت اون شیشه ها و دوربینها چی میگذاره ولی خانوم من یک ضرب ویزا گرفت البته شرایطش کمی از بقیه راحت تر بود چون بقیه یا شغلهای دولتی یا رشته های حساس داشتن . پس به خدا توکل کنید و آرام باشید و لبخند فراموش نشه. بعد که ما رو صدا کردن در ظرف کمتر از ۶ دقیقه همه کارها (هر 3 مرحله) انجام شد.خانومی که بچه ها قبلا نوشته بودن از ما مصاحبه farsi کرد ولی آفیسر معروف ریش قرمز، گیشه بغلی بود.من و خانومم هر دو به زبان انگلیسی مسلطیم ولی طبق نظر بچه ها ما ترجیح دادیم مصاحبه فارسی باشه تاخدای نکرده سوء برداشت اتفاق نیفته.از ما خواست دستمان رو بالا ببریم و قسم بخوریم که ما چند تا اصلاحی داشتیم درمورد دیکته اسم مادرم که گفت هیچ مشکلی نیست و بعد از قسم شغل خانومم رو پرسید و فهمید که کار دولتی نداشته،ما چون سفر اروپا زیاد داشتیم نگران بودیم ولی اصلا هیچ مشکلی پیش نیومد.بعد از خانومم پرسید کسی رو در آمریکا داره و اون هم گفت بله و توضیح داد.در آخر ازش پرسید مدارکتون کامله و ما میتونیم ویزاتون رو بدیم میخواهید با همسرتون بگیرید یا نه؟ و ما هم گفتیم اگه ممکنه ویزای ایشون رو صادر کنید.از من هم شغلم رو پرسید و اینکه سربازی رفتم و کجا؟که من نیروی زمینی ارتش بودم.و در آخر گفت که مدارکتون کامله فقط برای پروسه اداری باید ۱ تا ۲ ماه منتظر باشین و هر هفته سایت رو چک کنین.نمیتونم بهتون بگم که چقدر راحت بود و چقدر برخورد پرسنل سفارت مودبانه بود. فردای روز مصاحبه که رفتیم مدارک مدیکال رو ببریم اشتباهی برگه آبی من رو که تنها رسید من بود به سفارت تحویل دادیم،خیلی اضطراب کشیدیم و دوندگی کردیم تا اینکه اون خانم مهربون ایرانی در سفارت به ما اطمینان داد که همه مدارکی رو که به درد سفارت نخوره براتون با UPS میفرستند و همین کار رو هم کردن و ۵ شنبه ساعت ۱ظهر با UPS اومد.
چند نکته:، به خدا توکل کنید، حتما لبخند بزنید،خونسرد باشد، مدارکتون رو دسته بندی کنید که راحت تر بتونید تحویل دهید.هر چیزی رو که به نظرتون در فرمهای قبلی مشکلی داره حتما قبل از قسم به officer بگویید.
۷) غذاها: غذاهای ترکها واقعا خوشمزه است. دونر کباب رو که همه جا دارند، یک رستوران زنجیره ای هست به نام HD eskandar که واقعا اسکندر کباب اون خوشمزه است و قیمتش هم مناسبه که در خیابان مشروطیت قرار داره، این خیابون نرسیده به میدان کیزیلای هست و قبل اون یک پل عابر پیاده بزرگ هست و یک مغازه بزرگ collins هم سرش قرار دارد. اگر وارد خود خیابان مشروطیت شوید و حدود ۵ دقیقه پیاده روی کنید بعد از پل عابر پیاده بعدی دست چپ رستوران منقل Mangal رو میبیند که غذاش و سرویسش فوق العاده است و حتما برید و اونجا غذا بخورید، قیمتش به نسبت فست فود ها واقعا میارزد. چند نکته: به نظرمن بد نیست همراهتون چند تا تن ماهی و چند تا از این غذاهای آماده مائده ببرید حتما به کارتون میاد.در ضمن حتما اگه میتونید از این کتری های برقی که آب رو جوش میارن و کوچیک هستن همراهتون باشه چون تا جائی که من شنیدم اکثر هتل ها ندارن و اگه اهل چای و نسکافه باشید باید هی برید کافه هتل چای بخورید. در ضمن میشه کنسروها و بقیه چیزا رو هم توش گرم کرد ( از: تجربیات مارکوپولو).
اگر غذای ایرانی دوست دارید هتل ددمان را ادامه بدید رستوران شبهای تهران هست که غذاش خیلی خوب بود ولی یکم گرون بود.
McDonalld و BurgerKing و KFC و Pizza Hut هم هستن، به نظر من مزه شون هم خوبه، به عنوان رفع کُتی!
۸) جاهای تفریحی: آنکارا چندان جای دیدنی ندارد،مقبره آتاتورک که در منطقه Anitkabir هست.قلعه آنکارا هم جز جاهای تاریخی هست. بهتون حتما توصیه میکنم قونیه (Konya) مقبره مولانا برید، هم میشه با اتوبوس رفت که حدود ۳.۵ طول میکشه و حدود ۲۰ لیر میشه و هم میشه با قطار اکسپرس رفت که ۱.۵ ساعت میشه و رفت و برگشت نفری ۴۰ لیر که فکر میکنم واقعا ارزشش رو داره.باید برید Gar که همون ایستگاه راه آهن میشه ، ما با تاکسی رفتیم و ۱۵ لیر دادیم ولی میتونید برید میدان کیزیلای و با اتوبوس حدود ۲ لیر میشه. روزهای شنبه هم رقص سماع هست که خفن دیدنیه.
ما چون اهل پیاده روی بودیم همه آنکارا رو پیاده رفتیم ولی از میدان کیزیلای کلی اتوبوس به جاهای مختلف شهر میره در همون میدان مترو هم هست.اگر هوا سرد نباشه ،اگه میتونین اکثر جاها رو پیاده برید چون مسیر هاش به هم نزدیکه.
ما بر حسب تجربه هر جا میریم پول همون کشور رو میبریم و اینجا هم همین کار رو کردیم و کلا به نفعمون شد.سعی کنید حتما هتلتون اینترنت داشته باشه چون خیلی لازمه و ایمیل هاتون رو مرتب چک کنید چون ممکنه از سفارت ایمیل بزنن.
برای برگشت به فرودگاه هم ما با اکیپ آدم برفی دو خانواده یک ون گرفتیم که خیلی شانسی جور شد و واقعا هم خوب گرفت و شد خانواده ای 30 لیر.در هر صورت اگه ترانسفر فرودگاه رو از عباس بگیرید فکر کنم میارزد.
در انتها باید از همه بچه های مهاجرسرا تشکر کنم.خدا خیلی به ما لطف داشت و ما اونجا دوستای خیلی خیلی خوبی پیدا کردیم.از جمله afshin 4749 که واقعا ما رو شرمنده کرد و تمام جاهای رو که باید میرفتیم پیاده در هوای سرد آنکارا به ما نشون داد، همینطور Omidoo که خیلی خیلی پسر خوبیه و به ما روحیه داد.این دو دوست واقعا در تمام شرایطی که ما استرس داشتیم به ما روحیه میدادن و مثل برادر نگران کارهای ما بودن.در کنار این دوستان ما اصلا استرس و غربت رو حس نکردیم و نمیتونم بگم چه لحظه های خوبی رو تجربه کردیم.امیدوارم در تمام مراحل زندگی موافق باشن. همینطور خانواده دوست خوبمون آدم برفی که واقعا در کنارشون به ما خوش گذشت.به امید ویزا گرفتن همه بچه های مهاجرسرا.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد